<معلم -->
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آلبرت انیشتین» و اصحاب کهف/ جمع کنید بساط علم‌پرستی را!

14 مارس سال 1879 میلادی «آلبرت انیشتین» به دنیا آمد و پیش از آن‌که از این دنیای مادی برود با نبوغش 2 دستاورد مهم برای بشریت به‌ارمغان آورد؛ دستاوردهایی که برخلاف تصورعمومی به مذهب مربوط می‌شد!

«آلبرت انیشتین» و اصحاب کهف/ جمع کنید بساط علم‌پرستی را!

همین دیروز| گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: موقعی که انیشتین شروع به اندیشه کرد، روزگار دیگری بود؛ بیش از 200 سال بود که علم تیغ تیز افراشته بود روی مذهب. اهل علم و به‌ویژه دانشمندان غربی با استناد به منطق بدیهی و کاربردی علوم تجربی، زیستی و ریاضی مدام بر عقاید مذهبی می‌تاختند و اصلا حرف‌های ضدمذهب که به‌ تعبیر دانشمندان غربی حرف‌های ضد خرافه‌پرستی بود، نشانه مهم و پُز اصلی روشنفکری و منطق‌گرایی و خردمندی محسوب می‌شد. شاید الان عجیب به نظر برسد و باورکردنی نباشد، اما آن روزگار کار به جایی رسیده بود که در تاریخ علم مشهور است که در اواخر قرن 19 دانشمندان و خیلی‌ها گمان می‌کردند بشر تقریبا به تمام علوم دست‌ یافته است! آن‌موقع گمان می‌شد تا یکی ـ دو دهه دیگر کار تمام است و بشر همه‌چیز‌دان خواهد بود و علم، برتری انکارناپذیرش را بر زندگی بشر دیکته خواهد کرد و دین و اعتقادات مذهبی به‌کلی از میان خواهد رفت. پیشاپیش «دیوید هیوم» اسکاتلندی گفته بود: «امروزه گمان نمی‌کنم که شخص خردمندی بتواند حتی یک دلیل مناسب برای توجیه دین داشته باشد». شرایط این‌طوری بود آن روزگار که نبوغ انیشتین آمد به میدان و گفت جمع کنید این بساط علم‌پرستی را! نظریه نسبیت انیشتین نشان داد بشر هیچ‌چیز از علم و فیزیک و جهان هستی نمی‌داند و تازه اول راه است؛ دماغ آن تفاخر کودکانه به علم بشر به خاک مالیده شد!

نظریه نسبیت انیشتین، دیدگاه بشر نسبت به جهان هستی را از بنیان تغییر داد و برای بشریت درس شد!

درس اول چه بود؟

سیلی محکم نظریه نسبیت انیشتین به علم به قدری مهیب بود که تا سال‌های سال عده زیادی از دانشمندان حرف‌های او را کاملا نادرست و اشتباهات فاحش و توهین به شعور دانشمندان و اهانت به علم فیزیک و منطق تلقی می‌کردند، اما با گذشت زمان، برخی نتایج شگفت‌انگیز نظریه نسبیت به روش‌های علمی اثبات شد و مدعیان برتری علم خودشان را کمی جمع‌و‌جور کردند و از گناه و ضلالت «تکبر» نجات یافتند و این شد درس اول نبوغ انیشتین برای بشریت.

ناممکن‌ها ممکن شدند

درس دوم چه بود؟ نظریه نسبیت که در واقع 2 نظریه نسبیت عام و نسبیت خاص را شامل می‌شود در مجموع همه بدیهیات علمی و فیزیکی بشر را به چالش کشید و خیلی زود معلوم شد اصلا جهان هستی آن چیزی نیست که ما می‌بینیم و می‌پنداریم و حقایق بزرگ‌تری پشت‌ پرده این جهان مادی وجود دارد. معلوم شد زمان می‌تواند کند شود و مسیر نور می‌تواند تاب بردارد و ماده و انرژی قابل تبدیل به یکدیگر هستند و شگفتی‌های دیگری فاش شد که برخی امروزه به راحتی پذیرفته شده‌اند و برخی هنوز هم درک‌شان سخت است. هرچه بود معلوم شده بود که قوانین حاکم بر جهان هستی این قدر هم ساده نیستند و ناممکن‌ها نیز می‌توانند ممکن باشند؛ حتی معجزه‌ها. این تلنگر بزرگی بود برای بشر معاصر؛ بسیاری از دانشمندان در طول تاریخ و به‌ویژه در دوران پس از رنسانس، معجزه را با توصیفاتی نظیر «خرافه» و «اغراق» و «باور غیرمنطقی» و حتی «خطای دید» به کلی رد می‌کردند. با نظریه نسبیت معلوم شد معجزه، امری ممکن و کاملا علمی است و در واقع هر کسی که معجزه را رد کند، بی‌دانش و بی‌خرد است؛ این هم درس دوم!

یک نگاره غربی و متعلق به هنر مسیحی از داستان اصحاب کهف

اثبات علمی برای یک معجزه

درباره انیشتین ناگفته نماند که خودش اعتقادات مذهبی محکمی نداشت یا لااقل هنوز در‌ این‌ باره بحث و جدل زیاد است و نمی‌توان با قطعیت اظهارنظر کرد. اما نبوغ انیشتین و آنچه آشکار کرد داستان روشن و واضحی دارد. از زمانی که به‌تدریج نظریه نسبیت و نتایج آن با توضیحات ساده‌تر و صریح‌تر به عرصه درک عمومی رسید تلاش برای اثبات علمی معجزه‌های مشهور تاریخ نیز آغاز شد و همچنان هم ادامه دارد. یک نمونه بسیار تأمل‌برانگیز و حیرت‌آور توضیحی است که با استفاده از نظریه نسبیت انیشتین برای معجزه اصحاب کهف ارائه می‌شود. بنا به نظریه نسبیت، هنگامی که گرانش یا همان جاذبه که یکی از خواص بنیادین ماده است در جایی خیلی زیاد باشد، موجب انحنای مسیر نور، کُند‌شدن گذر زمان، کشیدگی ابعاد و تغییر شکل ماده می‌شود. حالا با این توضیح، آیات 17 و 18 سوره کهف را بخوانیم:

«و تری الشمس اذا طلعت تزاورعن کهفهم ذات الیمین و اذا غربت تقرضهم ذات الشمال و هم فی فجوه منه ذلک من ایات الله من یهد الله فهو المهتد ومن یضلل فلن تجد له ولیا مرشدا»

«و خورشید را می‌بینی که وقتی طلوع می‌کند، از سمت راست غارشان متمایل می‌شود و وقتی غروب می‌کند سمت چپشان را ترک می‌کند و آنان در محل وسیعی از آن غارند؛ این از نشانه‌های خداست. خدا هر که را هدایت کند، راه‌ یافته است و هر که را گمراه نماید هرگز برای او یاور و دوست هدایت کننده‌ای نخواهی یافت.»

«و تحسبهم ایقاظا و هم رقود و نقلبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید لو اطلعت علیهم لولیت منهم فرارا و لملئت منهم رعبا»

«و آنان را گمان می‌کنی که بیدارند در حالی که خوابند و آنان را به جانب راست و جانب چپ می‌گردانیم و سگشان دو دستش را در آستانه غار گسترانیده است. اگر بر آنان آگاه می‌شدی از آنان روی برتافته و می‌گریختی و همه وجودت از [دیدن] آنان پر از ترس می‌شد.»

نمایی از داخل غار اصحاب کهف در اردن. چند غار در نقاط دیگر دنیا از جمله در سوریه و ترکیه نیز به غار اصحاب کهف مشهورند 

حالا شرایط این‌طوری است که پس از نظریه نسبیت، در سال‌های اخیر نظریه کوانتوم نیز در گستره وسیع‌تری ناممکن‌ها را «ممکن» و «کاملا علمی» معرفی می‌کند و این هم از سعادتمندی انسان امروزی است که در دورانی زندگی می‌کند که حقایق در حال روشن ‌شدن است و اتحاد علم و دین دست‌یافتنی‌تر از همیشه تاریخ است.






تاریخ : یکشنبه 99/12/24 | 1:13 عصر | نویسنده : معلم | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.